چگونه هزینه واقعی شروع یک کسبوکار را برآورد کنیم؟
نویسنده: دونا روستاتو
مترجم: مریم رضایی
منبع: Money Magazine، مه 2012
اگر به سن بازنشستگی نزدیک شدهاید و قصد دارید کسبوکار کوچکی برای خود راهاندازی کنید، این مقاله به شما کمک میکند چگونه هزینههای واقعی شروع یک کسبوکار را تخمین بزنید و در تامین بودجه آن جوانب احتیاط را رعایت کنید.
همچنین برای اینکه بنگاهی برای خودتان داشته باشید، باید بدانید به چه چیزهایی نیاز دارید و این که تاسیس یک بنگاه جدید مستلزم چه نوع تغییراتی در شیوه زندگی شما است.
سندی بریانت، پس از پایان قرارداد همکاری اش با یک داروخانه در سال 2009، تصمیم گرفت خودش داروخانهای را تاسیس کند. او هزینههای تاسیس این پروژه را 300 هزار دلار پیشبینی کرد که برای تامین صد هزار دلار آن روی برنامه(K) 401 (نوعی برنامه بازنشستگی در آمریکا که به کارگر اجازه میدهد برای بازنشستگی خود پس انداز کند و مورد حمایت مالی کارفرما است) خود حساب کرده بود و قصد داشت خانه خود را هم در گرو بانک بگذارد تا بتواند 150 هزار دلار وام بگیرد. البته بریانت به این نتیجه رسیده بود که اگر این کار به سوددهی نرسد، ریسک زیادی در انتظارش است.
وی برای اینکه بفهمد آیا این کار ارزش ریسک کردن را دارد یا نه، پیش از شروع کار به دقت حساب کرد برای سر به سر کردن هزینههای خود، روزانه باید چه تعداد نسخه را پذیرش کند. با این حساب و کتاب، به این نتیجه رسید که ظرف یک سال میتواند به سودآوری برسد. ارزیابی ابتدایی او درست بود و ظرف هشت ماه هزینههای داروخانه سر به سر شد. بریانت در حال حاضر 150 هزار دلار حقوق ماهانه برای خود در نظر گرفته و پیشبینی میکند بدهی خود را تا دو سال آینده صاف کند.
تحقیقات اندیشکدهCivic Ventures نشان داده تقریبا نیمی از کارآفرینانی که بین 44 تا 70 سال سن دارند، از پساندازهای شخصی خود برای راهاندازی یک فعالیت اقتصادی استفاده میکنند، اما این کار معمولا ریسک زیادی به همراه دارد. یعنی در این سن و سال، به جای اینکه افراد ریسکهای زندگی خود را کم کنند، به کاری روی میآورند که تا 50 درصد شانس شکست دارد. توانایی تامین بودجه یک کسبوکار جدید، به جیب شما و میزان انعطاف شما در هزینه کردن آن بستگی دارد.
برای انجام این کار، در همان ابتدا هزینههای احتمالی را برآورد کنید. کارشناسان معتقدند بیشتر کارآفرینان، هزینههای شروع یک کسبوکار را بسیار کم برآورد میکنند. برای اینکه به ارزیابی دقیق تری از هزینهها دست یابید، با صاحبان بنگاههایی مشابه بنگاه خودتان مشورت کنید. به یاد داشته باشید که این برآورد هزینههای اولیه، تا زمانی که بتوانید حقوق کافی برای خود در نظر بگیرید، هزینههای زندگی شما را نیز دربر میگیرد. بدانید از چه چیزی میخواهید دست بکشید.
برای تصمیمگیری در مورد اینکه چقدر میتوانید در کسبوکار خودتان سهم داشته باشید، به هزینه فرصتها نگاه کنید. بزرگترین تاثیر این مساله بر بازنشستگی شما است. همچنین بقیه خانواده را نیز درگیر کار کنید. این را بدانید که فعالیت اقتصادی شما تنها یک تجارت برای شما نیست و باید به این فکر باشید که این کسبوکار چگونه بر کل خانواده شما اثر میگذارد.
سرمایهگذاری محتاطانه موسسان شرکت خدمات حمل و نقل Greenride به هنگام تاسیس شرکتشان قادر نبودند به تنهایی از جیب خودشان سرمایه شرکت را تامین کنند. آنها به بانکهای زیادی مراجعه کرده بودند، اما به دلیل اینکه این بانکها به آنها اطمینان کافی نداشتند به آنها وام تعلق نمیگرفت. در نهایت به بانکی که در شغل قبلی خود با آن کار میکردند مراجعه کردند و توانستند 250 هزار دلار وام تحت عنوان وام مدیریت بنگاههای کوچک بگیرند، اما در ازای آن، هر دو مجبور شدند خانههای خود را گرو بگذارند.
قرض گرفتن برای بنگاهتان به اندازه خرج کردن پس اندازتان میتواند زیانآور باشد و متصل کردن داراییهای شخصیتان به بدهیها ریسک کارتان را بیشتر میکند، چون ممکن است بنگاهی که تاسیس کردهاید ضرر کند. برای تامین سرمایه کارتان، به فکر راه بهتری باشید.
در مقام یک کسبوکار عمل کنید. تا زمانی که فعالیت بنگاه شما با مسوولیت محدود است، اگر نتوانید بدهیهای خود را پرداخت کنید بانک نمیتواند داراییهای شما را مصادره کند، مگر اینکه آنها را به وثیقه گذاشته باشید. تا زمانی که بانکها مطمئن نباشند شما به اندازه کافی پول در میآورید، وام گرفتن از آنها سخت است. گزینه دیگر برای تامین مالی این است که به شرکتهایی که مشتری شما هستند وام بدهید تا از شما خرید کنند (Vendor Financing). در واقع، از شرکتهایی که با آنها کار میکنید خط اعتبار بگیرید.
اموال شخصی خود را کمتر صرف بنگاهتان کنید. به جای اینکه خانه خود را گرو بانک بگذارید، از دوست یا آشنایی بخواهید اگر تمایل دارد وامتان را ضمانت کند و به طریقی شریک کسبوکارتان شود یا اینکه ترتیب یک سرمایهگذاری مشترک را بدهید تا وام کمتری بگیرید. اگر مجبورید داراییهای خودتان را وارد کار کنید، بازپرداخت وامها را اولویت خود قرار دهید.
با توجه به میزان بدهی که متعهد به بازپرداخت آن هستید، به پرداختهای ماهانه خود فکر کنید. خط مشی اداره کسبوکارهای کوچک این است که پرداخت بدهی نباید بیشتر از نصف درآمد خالص بنگاه شما باشد.
استفانی رینگر که در حال حاضر کارگاهی را مدیریت میکند، نصف مبلغ 64 هزار دلاری را که نیاز داشت وام گرفت تا کارگاه خود را راهاندازی کند. او همچنین از 25 هزار دلار خط اعتبار استفاده کرد تا برخی هزینههای خود را در سال اول پوشش دهد. مبلغی که وی از توانست از مشتریانش به دست آورد، به او کمک کرد وامی را که گرفته بود به سرعت پس بدهد. کارگاه او بعد از پنج سال پیشرفت مداومی داشته است.
|